سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تاریکی

ختک رو زندگیمون افتاده پا نمیشه


با گریه هیچ دردی از ما دوا نمیشه


یا هی  دروغ گفتیم یا اشتباه کردیم


ما عشق هم نبودیم ما اشتباه کردیم


این قصه  اولش با غم شروع شده


پس باید  آخرش با غم تموم بشه


اینجوری بهتره حتما مقدره


تقدیر ما دو تا با هم تموم بشه


ما قرارمون بود از عشق هم بمیریم


حتی بلد نبودیم از هم به دل نگیریم


باید قبول کرد پای شکست وایساد


با هر گناه باید کلی تقاص پس داد


این قصه  اولش با غم شروع شده


پس باید  آخرش با غم تموم بشه


اینجوری بهتره حتما مقدره


تقدیر ما دو تا با هم تموم بشه


نوشته شده در سه شنبه 91/6/7ساعت 4:4 عصر توسط محمد نظرات ( ) |

گاه یک لبخند انقدر عمیق میشود که گریه می کنیم
گاه یک نغمه انقدر دست نیافتنی میشود که با ان زندگی می کنیم
گاه یک نگاه انچنان سنگین میشود چشمانمان رهایش نمی کند
گاه یک عشق انقدر ماندگار می شود که فراموشش نمی کنیم


نوشته شده در چهارشنبه 90/8/4ساعت 11:36 صبح توسط محمد نظرات ( ) |

 

بی تو نفس کشیدن محال است ، با من بمان همنفسم که بی تو زندگی کردن به معنای مرگ است
حالا دیگر زندگی ام تنها با تو به معنای زندگیست ، و عشق تنها با تو برایم واقعیست.
من که از عشق فراری بودم ، ببین تو چه بودی و چه کردی که مرا دیوانه خودت کردی!از فرشته نازنین تر و از هر عزیزی دوست داشتنی تری عزیزم.
بهترین هدیه تو به من مهر و محبتهایت است ، چقدر قلبت مهربان است.
بی تو یک لحظه تنها ماندن محال است ، با من بمان هسفرم که بی تو یک لحظه عاشق ماندن خیال است.
حالا دیگر نام تو در قلبم حک شده ، اگر هم بمیرم نامت هنوز در قلبم ماندگار خواهد ماند ، پس تا آخر دنیا با تو می مانم ، در آن دنیا نیز به یادت خواهم ماند.
میخواهم قصه گو قصه ای تازه بنویسد ، قصه ای که غوغا کند ، از عشقمان بنویسد.
از یک لیلی و مجنون دیگر ، تو لیلی نباش اما من مجنونت هستم عزیزم .
تو خودت بهترینی ، تو خودت از عشق بالاترینی ، چه بگویم که هر چه بگویم از خوبی هایت باز کم گفته ام ، چه بنویسم که دیگر قلمم مرا یاری نمیکند که از آن قلب مهربانت بنویسم.
ای نازنینم ، خیلی دوستت دارم ، ای بهترینم میخواهم تو را برای همیشه ، مرا تنها نگذار که دیگر ماندنم همیشگی نخواهد بود.

 


نوشته شده در چهارشنبه 90/8/4ساعت 11:35 صبح توسط محمد نظرات ( ) |

   1   2   3   4   5   >>   >

Design By : Pichak